بیوگرافی بنیامین بهادری

بیوگرافی بنیامین:

بنیامین بهادری در18 شهریور 1361 در تهران متولد شد از کودکی علاقه بسیاری به فراگیری موسیقی داشت 16 ساله بود که به شعر و موسیقی روی آورد در سن 19 سالگی به فراگیری گیتار پرداخت و سپس به صورت حرفه ای  آهنگ سازی را شروع کرد در این مدت چند آهنگ و ترانه با خوانندگان دیگر موسیقی پاپ همکاری داشت و یک آلبوم به نام گلهای رنگین کمان برای کودکان ساخته و سرانجام با آلبوم 85  وارد دنیای خوانندگی شد.



بیوگرافی بهنام صفوی

                                            صـد سـوال خصـوصــی از بـهنــام صفــوی ...

 

 

1- تاریخ دقیق و محل تولد:

15 تیرماه 1362 - آبادان

2- ویژگی ماه تولدت:

انرژی گرفتن از نور مهتاب!

3- پدر (نام،شغل و سن):

محمدعلی - متولد 1331 - کارمند بازنشسته

4- مادر (نام،شغل و سن):

سعیده - متولد 1338 - خانه دار هستند

5- همسر:

ندارم

6- شغل دوم:

فقط کار موسیقی انجام می دهم

7- اهل محله - ساکن محله:

تا 16سالگی در محله فارابی ماهشهر بودم - الان ساکن سعادت آباد هستم

8- معروف تربن فرد خاندان:

شخص خاصی نیست

9- خواهر:

دو تا خواهر دارم با نام های بهناز و مهرناز

10- برادر:

ندارم

11- تحصیلات:

مهندسی عمران از دانشگاه نجف آباد اصفهان

12- بهترین و بدترین درس دوران تحصیل:

بهترین: فیزیک

بدترین: عربی

13- بهترین معلم:

معلم کلاس چهارم آقای جهانگرد و معلم کلاس پنجم آقای گماری

14- تسلط به زبان خارجی:

انگلیسی در حد معمولی

15- قهرمان دوران کودکی:

احمدرضا عابدزاده و مارادونا

16- بارزترین ویژگی اخلاقی ات:

خیلی صبورم

17- ایمان:

من هرشب خواب می بینم و خواب هایم اصولا سریالی است

18- صداقت:

سعی می کنم سرلوحه کارهایم باشد

19- خجالت:

دو درصد!

20- عصبانیت:

سعی می کنم عصبانی نشوم اما اگر بشوم...

21- عاشق شدی؟

یک بار - تقریبا 23 سالگی

22- تکیه کلام:

بابا ایول!

23- نقطه ضعف:

زیادی خونسردم

24- اهل خرافات هستی؟:

به هیچ وجه

25- اولین بار که خواندی:

آهنگ بندری محلی. فکر کنم 4 - 5 سالم بود با تنبک می زدم و می خواندم

26- خواننده محبوب:

ونجلیس

27- گروه موسیقی:

کارهای گروهی را دوست دارم

28- هنرپیشه مرد:

پرویز پرستویی، رابرت دنیرو و هریسون فورد

29- هنرپیشه زن:

هدیه تهرانی و کامرون دیاز

30- فیلم سینمایی:

مارمولک، ارتفاع پست و اینک آخرالزمان

31- برنامه تلویزیونی محبوب:

اخبار شبکه خبر

32- ترانه محبوب:

علامت سئوال(یه پنجره با یه قفس...)

33- موزیک ویدئو:

_

34- نویسنده محبوب:

ژول ورن

35- کتاب محبوب:

دور دنیا در 80 روز

36- شاعر:

سعدی را بیشتر از حافظ دوست دارم

37- ترانه سرا:

ایرج و اهورا ایمان

38- آهنگساز:

واروژان و ونجلیس

39- مجری تلویزیونی:

عادل فروسی پور

40- کارگردان:

کمال تبریزی و مل گیبسون

41- ورزشکار:

حسین رضازاده و مایکل جردن

42- فوتبالیست:

احمدرضا عابدزاده و دیه گو مارادونا

43- تیم فوتبال باشگاهی:

تمایلم به استقلال بیشتر است و رئال مادرید

44- شخصیت کارتونی محبوب:

شرک

45- کمدین:

پرویز پرستویی و چارلی چاپلین

46- اتومبیل (اتومبیل محبوب و اتومبیلی که داری):

هامر ، الان پژو 206 دارم

47- گل:

رز

48- پرطرفدارترین ترانه ات:

تمنا و عشق من باش

49- تعداد و فروش کل آلبوم هایت:

یک آلبوم داشته ام به نام عشق من باش - تا الان بیش از 150 هزار نسخه

50- تاریخ اولین کنسرت ات:

اصلا نداشته ام

51- تعداد کنسرت ها و میزان تماشاگر:

_

52- رضا صادقی:

خواننده گلیه!

53- بهترین دوران زندگی:

هر دوره ای از زندگی جذابیت ها و لذت های خاص خودش را دارد

54- بهترین تصمیم زندگی ات:

توجه نکردن به حاشیه ها در زمینه های مختلف کاری و زندگی

55- بهترین روز زندگی ات:

روز قبولی در دانشگاه

56- بهترین خوابی که دیدی:

من هرشب خواب می بینم و خواب هایم اصولا سریالی است

57- بهترین هدیه ای که تا به حال گرفته ای:

دوربین عکاسی در یال 86

58- بزرگترین راز زندگی ات:

راز که گفتنی نیست

59- هنری که هنوز رو نکرده ای:

فکر میکنم بازیگری

60- سفر به کره ماه:

خیلی زیاد دوست دارم، عاشق نجومم

61- اگر جادوگر بودی...:

سعی میکردم ریشه کینه ها و دشمنی ها را از بین ببرم و همه جا صلح و آرامش برقرار باشد

62- تعطیلات آخر هفته:

اصولا استخر می روم یا با دوستانم به طبیعت می رویم

63- شهر و کشور محبوب:

شهر ماهشهر - کشور ایران

64- به کدام کشورها سفر کرده ای:

ترکیه

65- مرد شماره یک جهان:

حضرت محمد(ص)

66- نابغه تاریخ موسیقی:

بتهوون

67- بهترین دوستت:

سیروان خسروی

68- معروف ترین دوست غیر موسیقایی ات:

زیادند و همه را دوست دارم

69- مدیر برنامه ات:

در حال حاضر یحیی مشایخی

70- اهل تیپ و مدی هستی:

به خوش تیپ بودن و زیبایی اهمیت می دهم اما به مد عقیده ای ندارم

71- لباس مارک دار محبوب:

انرژی و دیزل

72- عطر محبوب:

پاکو رابان

73- سایت اختصاصی:

الان ندارم اما به زودی راه اندازی می کنم

Behnam_Safavi2007@Yahoo.com

74- علم بهتر است یا ثروت:

واقعیت این است که علم بهتر است اما ثروت هم به درد می خورد

75- امور خیریه:

به شدت و قطعا در آینده بیشتر شرکت می کنم

76- نام آخرین ترانه زندگی ات:

سلامی دوباره

77- مطالعه روزانه:

زیاد به مطالعه علاقمند نیستم. خبرها را از طریق اینترنت و تلویزیون دنبال می کنم

78- خواب (چند ساعت در روز می خوابی؟):

ساعت 3 نیمه شب می خوابم و 11 صبح بیدار می شوم

79- سیگار:

نه، اصلا اهلش نیستم

80- حیوانات و پرندگان (از چه حیوان یا پرنده ای نگهداری می کنی؟):

خیلی دوست دارم اما شرایطش را ندارم

81- بدترین استعدادت در...

دست خط بدی دارم

82- بدترین تصمیم زندگی ات:

تا حالا تصمیم بدی نگرفته ام

83- بدترین دوستت:

دوست بد تا به حال نداشته ام

84- بدترین روز زندگی ات:

روزی که بخواهم از عزیزانم خداحافظی کنم

85- بدترین ترانه ای که شنیده ای:

جواب این سئوال را نمی دهم

86-  بدترین خوابی که دیدی:

خواب دیدم که پولدار شدم وقتی بیدار شدم دیدم خبری نیست!

87- بدترین فیلمی که دیدی:

جواب این سئوال را هم نمی دهم

88- بازیگری در سینما:

فکر می کنم یکی دیگر از علایق شخصی ام است و اگر امکانش باشد بازی می کنم

89- اگر فیلمساز بودی درباره زندگی چه کسی یا چه موضوعی فیلم می ساختی؟

معمولا فیلم های کمدی و ترسناک را دوست دارم

90- موسیقی سنتی:

کمابیش دنبال می کنم

91- موسیقی راک و پاپ:

هارد راک را دوست ندارم. رپ را بیشتر از راک می پذیرم

92- بابک بیات:

تکرار نشدنی در موسیقی ایران

93- وارواژن:

موسیقی ناب

94- عباس کیارستمی:

حقیقت در آینه

95- مسود کیمیایی:

زلال و شفاف در سایه سنگینی

96- ناصر عبدالهی:

موج سفید و بی آلایش

97- جشنواره موسیقی:

خیلی خوب است که حالا بخش پاپ هم دارد

98- آرزوی دست یافتنی و آرزوی محال:

در زمینه کاری دوست دارم در کارم بدون حاشیه باقی بمانم و حسم همین باشد. آرزوی محال: دوست دارم همیشه باشم!

99- آرمانشهر (اتوپیا):

صلح و آزادی جهانی

100- مرگ:

خیلی شیرین و به نظر من پل ارتباط با دنیای دیگر.



بيوگرافي علي لهراسبي

بيوگرافي

علي لهراسبي متولد تهران فارغ التحصيل رشته کارشناسي الکترونيک دانشگاه آزاد کرج از سال 1374موسيقي را با نوازندگي پيانو نزد مهرداد تاج کريمي آغاز نمود سپس به فراگيري تئوري موسيقي پرداخت و در بخش موسيقي کودکان و نوجوانان شروع به فعاليت نمود ، در سال 79 با خوانندگي تيتراژ سريال کلبه سفيد بطور جدي وارد عرصه خوانندگي گرديد و پس از آن حدود يکسال و نيم به فراگيري آواز کلاسيک نزد محمدرضا صادقي مشغول بود ، در سال 81 دومين تيتراژ را براي سريال درياييها به کارگرداني مسعود رسام خواند و آلبومي به همين نام نيز منتشر کرد ، در سال 83 تيتراژ برنامه روزانه صبح بخير ايران و در سال 84 تيتراژ سريال پيله هاي پرواز به آهنگسازي بهروز صفاريان را اجرا نمود و با اين تيتراژ و ترانه آشناي حس غريب به شهرت رسيد در سال 85 آلبوم مثلث که آلبومي متفاوت و بهتر از درياييها بود را روانه بازار کرد ، سپس تيتراژ برنامه جنجالي عبور شيشه اي را با صداي او شنيديم که مورد توجه بسياري قرار گرفت آخرين ترانه علي لهراسبي تيتراژ برنامه بوي عيدي ويژه برنامه نوروز 86 مي باشد که آهنگسازي و تنظيم آن همانند پيله هاي پرواز و عبور شيشه اي هرسه به عهده بهروز صفاريان و ترانه هاي آنها متعلق به روزبه بماني مي باشد علي لهراسبي کنسرتهاي بسياري را در شهرهاي مختلف ايران اجرا نموده که مورد استقبال زياد مردم بويژه جوانان قرار گرفته است .



زندگی نامه بریتنی اسپیرز

 

 

یکی از آخرین فوق ستاره های نوجوان هزاره بوده است. او در دوم دسامبر سال 1981 در کنتود لوئیزانای امریکا بدنیا آمد. مادرش معلم و پدرش پیمانکار ساختمان بود. آنها همچنین یک ورزشگاه را اداره می کردند. بریتنی یک برادر بزرگتر به نام برایان و یک خواهر کوچکتر به نام جیمی لین دارد. بریتنی را با نام هایی مانند فینکی ، بیت بیت یا بریت هم می خوانند. او دارای موهای خرمایی رنگ است ولی موهای خود را طلایی رنگ می کند. زمانی که کودک بود عاشق خواندن و رقصیدن بود. او در ژیمناستیک فوق العاده بود و در رقابتهای بسیاری شرکت می کرد. و همچنین در گروه کر کلیسا هم ظاهر می شد.

وقتی که او هشت سال داشت به کلوپ میکی موس فرا خوانده شد ولی برای سن کمش بازگردانده شد. اما این باعث شد که او به یک آژانس نیویورکی معرفی شود و برای سه تابستان آینده در مدرسه هنرهای نمایشی حرفه ای نام نویسی کند. اما در چندین محصول آن زمان به عنوان هنرپیشه کودک شرکت کرد که از انجمله ظالم محصول 1991 است. او دوباره در سن 11 سالگی برای ورود به کلوپ میکی موس تلاش کرد که نتیجه آن قرار گرفتن در کنار ستارگانی مانند جاستین تیمبرلیک و جی. سی. چیسز بود.

با همه اینها او به عنوان خواننده زمانی خود را نشان داد که بوسیله جف فنستر خوانندگی را در شرکت Jives Record  در سال 1990 شروع کرد. شرکت Jives Record سرمایه گذاری سنگینی بر روی او و آلبومش برای ورود به بازار کرد. در سال 1999 بریتنی با البوم Baby, one more time و فروش 13 میلیون کپی به یک موفقیت بین الملی رسیده بود. او این موفقیت را یک بار دیگر در سال 2000 به عنوان دومین خواننده پر فروش با 9 میلیون کپی تکرار کرد.کنسرت هایش بسیار موفقیت آمیز بودند. بریتنی ماریا کری و مدونا را می پرستید.

او در سال 2001 یک قرار داد 10 میلیون دلاری برای تبلیغ نوشیدنی های شرکت پپسی امضا کرد. او در همان سال جایزه موسیقی آمریکایی را بدست آورد.

بریتنی در فیلم Croos Roods  که در ماه مارچ 2002 به نمایش در آمد به ایفای نقش پرداخت ولی این فیلم هیچ چیز استثنایی نداشت. در حوالی همان زمان بود که با دوست پسر خود جاستین تیمبرلیک بهم زد او از طرف خوانندگان مجله Cosmopolitan به عنوان زن شوخ و نترس رای آورد. . از طرف مجلة People‌ به عنوان چهارمین شخص با نفوذ و فدرت شناخته شد. همچنین بریتنی بیشترین نام جستجو شده در اینترنت است.

او در رابطه با دیگران بسیار مقید و محتاط است و در این مورد می گوید این زندگی خصوصی من است نه یک شغل برای دیگران تا از طریق اخبار جعلی که می سازند پول در بیاورند. من هم مانند دیگران هستم غیر از این که سن کمی دارم.

 

زندگی نامه جنیفر لوپز

 

جنیفرلوپز هنرپیشه وخواننده پاپ در ۲۴ جولای  سال ۱۹۷۰ در محله برونکس نیویورک  بدنیا آمد. او کارش را  به عنوان رقصنده شروع نمود و در صحنه های  ویدئو کلیپ های موزیکال گوناگونی ظاهر شد.

   در سال ۱۹۹۰ او برنده جایزه رقابت ملی شد و توانست در سریالهای تلویزیونی"FOX" و "رنگ زندگی" نقشهای کوچکی را بازی نماید.

   اولین فیلم تلویزیونی که او در آن ایفای نقش نمود "پرستاران روی خط" نام داشت و بعد از آن در فیلم تلویزیونی دیگری به نام "سقوط پرواز شماره ۷" بازی کرد.

  اما جنیفر اولین فیلم سینمایی خود را در سال ۱۹۹۳ به نام "خانواده من" بازی کرد و بعد از آن هم  در سال ۱۹۹۵ در فیلم "قطار پول" ظاهر شد که نقشهای مقابل وی را "وسلی اسنامپرچر" و "ودی هاریسون" ایفا میکردند.

  او در سال ۱۹۹۶ در فیلم "جک" به کارگردانی"فرانسیس فورد" و نقش آفرینی"رابین ویلیامز" ظاهر شد و در سال ۱۹۹۷  به اولین موفقیت بزرگ خود به خاطر بازی در نقش "سلنا" که تصویر زنده ای  از خواننده پاپ "‌تجانو سلنا کوئین تیلانا پرز " بود، نائل شد.(خواننده ای که بدست یکی از طرفداران دیوانه خود کشته شده است)و بدین خاطر مورد تحسین همگان قرارگرفت و جایزه" GOLDEN GLOBE"  را از آن خود ساخته و گرانترین هنرپیشه لاتینی در تاریخ نام گرفت و با پرداخت یک میلیون دلار به وی در همان سال فیلم "ANACONDA" (مار وحشتناک) را بازی کرد.

  بعد از آن در فیلم "خون وشراب" بهمراه "جک نیکلسون" ایفای نقش نمود و در ادامه او بهمراه "جورج  کلونی" در نقش مارشال فدرال (کارن سیسکو) در فیلم "خارج از محدوده" به کارگردانی "استیون اسپیلبرگ" که بر اساس کتابی از المور لئونارد ساخته شده بود ظاهر شد و بدین ترتیب جنیفر  در جایگاه هنر پیشه های مطرح و مشهور قرار گرفت.

  کار موسیقی جنیفر لوپز در ششم جولای سال ۱۹۹۹  با آلبومی به زبان  لاتین شروع شد و این آلبوم  به خاطر آهنگ " IF YOU HAD MY LOVE" با موفقیت کم نظیری روبرو گردید که لوپز را هم ردیف ریکی مارتین قرار داد. در اوایل سال ۲۰۰۰  جنیفر به دلیل موفقیت در دومین آهنگ خود بنام "WAITING FOR TONIGHT" کاندیدای جایزه ای برای اجرای بهترین رقص شد  اما او جایزه را ازدست داد.

  در تابستان سال ۲۰۰۰ او در فیلم  علمی تخیلی و ترسناک "سلول" بازی کرد  که در این فیلم نقش یک روانشناس کودک را ایفا میکرد و در همان سال نیز در فیلم "ENOUG" ایفای نقش نمود.

  در اوایل سال ۲۰۰۱ جنیفر  به خاطر موفقیت های پی درپی به بالاترین سطح معروفیت خود رسید که از جمله این موفقیتها می توان به قرار گرفتن آلبوم وی در ردیف یکم جدول آهنگهای پاپ و یا بیشترین فروش در هفته اول اکران  فیلم کمدی ـ رومانتیک  "تصمیم گیرنده ازدواج" اشاره کرد.

  در سال ۲۰۰۲ او در فیلم کمدی "MAID IN MANHATTAN"  بازی کرد و در سال ۲۰۰۳  نیز با "بن افلک" در فیلم "GIGLI"  هم بازی شد. او همچنین در فیلم  "ما باید برقصیم" نقش مقابل"ریچارد گر" را  بازی کرد.

 

  قرار بر این است او در آینده نزدیک فیلم دیگری نیز با بن افلک تحت عنوان "JERSEY GIRL" بازی نماید.

  او در حال حاضر مشغول بازی در فیلم"زندگی ناتمام میباشد" است که مراحل پایانی ساخت را می گذراند.جنیفر در این فیلم نقش یک مادر را بازی میکند و نقش پدرشوهرش را هم  "رابرت فورد" برعهده دارد.

  جنیفر در سال  ۱۹۹۷  به مدت کوتاهی با "اجانی نوا"که یک مدل و یک هنرپیشه بود  ازدواج کرد و بعد از آن برای مدت طولانی با (SEAN  PUFFY  COMBS) رابطه داشت. در دسامبر   ۱۹۹۹ جنیفر و COMBAS  که به یک کلوپ شبانه در خارج از  شهر نیویورک رفته بودند دچار خطر شدند و در آنجا به سویشان از طرف افراد نامعلومی گلوله شلیک شد که در این حادثه سه نفر جان باختند ولی به آنها آسیب چندانی نرسید.

  این دو در اواسط فوریه از هم جدا شدند و بعد از آن جنیفر با "کریس جود" که در یکی از ویدئوکلیپهای آهنگ "LOVE DON'T COST "ATHING رقاصی میکرد آشنا شد و در آگوست سال ۲۰۰۱ آنها نامزدییشان را اعلام کرده و در سپتامبر  همان سال ازدواج کردند ولی ۹ ماه بعد از هم جداشدند.

  در پاییز سال ۲۰۰۳ جنیفر  با "بن افلک" نامزد کرد که البته برای مدتی نزدیک بود از هم جدا بشوند اما به هر حال آنها دوباره تصمیم گرفتند به قرار خود پایبند باشند و عروسی خود را اعلام کردند و جنیفر هم اعلام کرد که دوست  دارد مادر بشود تا کمی  به زندگییش تداوم ببخشد.

 



زندگی نامه محمد اصفهانی

 

(محمد مهدی واعظی اصفهانی) معروف به "دکتر محمد اصفهانی" در سال 1345 در تهران متولد شد و در 1376 موفق به اخذ درجه دکترا در رشته پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی ایران گردید، وی همزمان با تحصیل علم به کسب هنر نیز اهتمامی ویژه ورزید و با توجه به تجارب و تواناییهای خاص خود در عرصه های مختلف موسیقی و آواز، آثاری در خور توجه ارائه داد. بهره وری از مکاتب هنرمندانی چون محمد رضا شجریان، فریدون شهبازیان، بابک بیات و علی جهاندارو همچنین برخورداری از ادوات متنوع آوازی و سلیقه خاص او در انتخاب اشعار و ترانه ها از عوامل توفیق زود هنگام وی در عرصه خوانندگی است .

"محمد اصفهانی" با فراگیری موسیقی سنتی ایرانی ولحاظ کردن تکنیک های متداول در خوانندگی موسیقی (پاپ) با توجه به توانایی های ویژه اش در عرصه (ترانه و آواز) به تلاشی دست یازیده است تا در قلمرو ارائه ملودی های ناب موسیقی ایرانی با بهره گیری از جاذبه ها و مزایای اجرایی، موسیقی (فراملی) بستر مناسبی برای نشر هر چه بهتر و بیشتر این نغمات فراهم آورد و در این راه عمدتاً از یاری صمیمانه آهنگسازان وموسیقی دانان جوان ایرانی، برخوردار بوده است .

تصدیق اهل نظر واقبال عمومی نسبت به آثار ارائه شده، حاکی از موفقیت روز افزون این خواننده جوان است . امید آن که هر روز با حضور هنرمندان مستعدوآراسته به زیور علم و ادب در عرصه فرهنگ ملی، شاهد اعتلایی الهی در موسیقی رشک انگیز ایران باشیم .

آثار ایشان عبارتند از آلبومهای :  گلچین .  حسرت .  فاصله .  ولایت عشق .  تنها ماندم .  نون و دلقک . ماه غریبستان .  هفت سین و  برکت . همچنین تیتراژهای سریالهای : آوای فاخته . تنهاترین سردار . معصومیت از دست رفته . ولایت عشق . وفا و همچنین کلیپی با عنوان خورشید فردا برای جام جهانی 2006 آلمان با صدای ایشان شنیده ایم که بعضی از آنها هنوز در قالب آلبوم به بازار نیامده است .


برگرفته شده از   www.3az.persianblog.ir

زندگی نامه مجید اخشابی

 

متولد 27 دی ماه 1351 تهران- بیمارستان باهر-ساعت 6 صبح

محل زندگی تا 7 سالگی: تهران-خ جیحون-ک شهید صالحی

محل زندگی از 7 تا 18 سالگی: تنکابن-محله -خانه ی پدری

رشته دبیرستان : در ابتدا رشته تجربی را برگزید تا طبق علاقه اش دکتر شود اما بعد با راهنمایی استاد فرامرز پایور تغییر رشته داد و ریاضی -فیزیک خواند!!!

تحصیلات:مهندسی عمران(دانشگاه فنی چالوس) - کارشناسی موسیقی(دانشگاه هنر)- هم اکنون نیز مشغول تحصیل در دوره کارشناسی ارشد(دانشگاه هنر)

دارای دو خواهر و دو برادر : اکبر-احمد-عشرت-اشرف(نوازنده و مدرس سنتور که آموزشگاهی زیر نظر جناب اخشابی دارد)

تلخ ترین حادثه ی زندگی: مرگ پدر در 22 دی ماه 1381

بهترین خاطره: سفر به مکه 1381

ورود به وادی موسیقی: در 9 سالگی و مجذوب شدن به سنتور دوست پدرش به نام محمد ابراهیم لعلی که نوازنده سنتور و یولن بود

آغاز فعالیت حرفه ای: از  1370 در زمینه اهنگسازی - نوازندگی - تنظیم - نظارت بر ضبط و تولید اثار موسیقی

سازهای تخصصی:سنتور - سه تار

سال 1375: تشکیل گروه هنری مهر اوا و همکاری با سازمان صدا و سیما 

 برگزاری کنسرتهای متعدد  در ایران و مراکز معتبر علمی و فرهنگی کشورهایی چون : انگلستان ؛ روسیه ؛ اسپانیا ؛ ژاپن ( فستیوال مین اون[جاده ابریشم]) ؛ کره ؛ هندوستان ؛ مالزی و...

کشف صدا : در استودیو برای خواننده ای می خواند که صدابردار و دیگر عوامل گفتند که این کار با صدای خودت زیباتر است , بهتر است خودت ان را اجرا کنی!

آغاز معرفی رسمی به عنوان خواننده : 1380 با اجرای ترانه ی تیتراژ سریال گمگشته

مجموعه آثار تا کنون : گمگشته - همراز - پریزاد

همکاری با اساتیدی چون : علی معلم - فریدون شهبازیان - همایون خرم - مرحوم بابک بیات - مجید انتظامی و ...

پاتوق : محل کارش , دفتر مهر اوا

اتومبیل: پژو پرشیا

محل سکونت : خ افریقا - در یک اپارتمان 8 واحدی با مادر

قد : 1 و 74

وزن : متغیر بین 70 تا 76 کیلو گرم

معروفترین آثار از نظر خودش : مهتاب - گمگشته

غذا : دستپخت مادر خصوصا قرمه سبزی

نوشابه : خوشش نمی اید!

عادت : هر روز و همیشه صدقه می دهد

رنگ : آبی ِ آسمانی

صداهای مورد علاقه : محمد اصفهانی - مرحوم ناصر عبداللهی

تنها تیتراژ سینمایی : تلافی

از سال 1380 تا کنون هر سال صدای او در یکی از مجموعه های تلویزیونی شنیده شده : گمگشته - همراز - عروج- خانه به دوش - متهم گریخت ( کوچ) -بوی خوش زندگی - یک وجب خاک

معتقد است:

1. صدا ماندگارتر از تصویر است

2.برای نزدیکی به خدا باید بخشنده و مهربان بود

3.در تمام مراحل زندگی خدا به او لطف داشته است

4. آرزو دریای ِ شوره !!

5.وظیفه ما در زندگی انسانیت است...

6.بهترین سفر , سفر به شهر دل است...

ارتفاعات البرز: جایی است که او کلبه ای در انجا دارد که برای رسیدن به این کلبه ی کوچک باید 5 ساعت پیاده راه رفت!کلبه ای که برق هم ندارد و مجید برای فرار از هیاهوی شهر به انجا پناه می برد.

دوره های ورزشی: ورزشهای رزمی و فوتبال در دوره های جوانی و نوجوانی

ورزشهای مورد علاقه: شنا - کوهنوردی

دوستان مطبوعاتی : جعفر گودرزی - رضا کریمی

کارگردان مورد علاقه : اسپیلبرگ!

کتاب : کتابهای جبران خلیل جبران- فلسفی

لذتبخش ترین تفریح : خواب!

اولین کارشناسی که نظرش را در مورد اثارش می پرسد : پریزاد زندگیش : مادر !

جالب ترین آهنگسازی : ساخت آهنگ سیب گلاب و محله بنده نواز در راه شمال

بن بست راز از نظر او : دنیا!

وحشتناک ترین تصادف : اردیبهشت 86 در بازگشت از ساری

خاطره فراموش نشدنی 87 : اعزام به مکه مکرمه برای دومین بار!

 

برگرفته شده از   www.3az.persianblog.ir


زندگی نامه علیرضا افتخاری

 

علیرضا افتخاری مهیاری در روز دهم فروردین ماه هزارو سیصد و سی و هفت در شهر هنر ؛ اصفهان دیده به جهان گشود . وی از همان کودکی بسیار خوب و رسا می خواند .

استاد نخست ایشان ؛ استاد طباطبایی نوازنده ی روشندل ویولون بودند که به پیشرفت افتخاری کمک های شایانی نمودند.به طوری که صفحاتی از افتخاری در نوجوانی توسط شرکت رویال در استودیو طنین ضبط شد.

اما وقتی در 14 سالگی نزد استاد تاج اصفهانی  ؛ افتخار شاگردی نصیبشان شد , استاد ایشان را از خواندن و ضبط صفحه بر حذر داشتند و یادگیری کامل ردیف ها را از وی خواستند.

افتخاری با پشتکار و علاقه خاصی فرموده های استاد را آویزه ی گوش خود می کرد و سعی می کرد که بیشترین بهره را از وجودشان ببرد .

استاد تاج اصفهانی علاوه بر منابع عظیم قرنها موسیقی ایرانی ؛ دارای منش های اخلاقی نیکویی هم بودند که زبانزد خاص عام است و یکی از آموخته های تاج به تمامی شاگردانش در وهله ی اول  همین منش های اخلاقی بود.

شاگردی استاد بزرگی چون تاج اصفهانی نقطه عطفی در زندگی هنری افتخاری بود به طوری که افتخاری موفقیت هایش را مرهون استاد تاج می داند و از ایشان همیشه به احترام و نیکی یاد می کند .

در سال 1357 با حضور بزرگانی نظیر دکتر صفوت ؛ دکنر فروغ ؛ استاد شهنازی ؛ استاد تجویدی و ... در آزمون باربد موفق به کسب رتبه نخست گردید.

« استاد شهنازی دستش را روی دوشم گذاشت و فرمود که مواظب خودت باش تو دیگر خواننده ی این کشور شدی. من هم زانو زدم و دست ایشان را به احترام بوسیدم. »

اینها خاطرات افتخاری از آن دوران است .

در سال 1360 که استاد تاج به دیار باقی شتافتند؛ افتخاری به نزد استاد دادبه رفت . استادی که علی رغم اینکه استاد معروفی در زمره موسیقی ایران نبود، اما دارای گوش و هوش موسیقایی قوی بود و سهم به سزایی در احیای دشتستانی داشت .

استاد دادبه با افتخاری آواز و دو بیتی محلی و نیز صدا سازی کار کرد .

افتخاری در سال 63-62 آلبوم آتش دل را به یاد استادش ؛ تاج اصفهانی خواند . در حالی که در سنین جوانی بود.

وی در همین سالها نزدبزرگانی  نظیر استاد کسایی  و استاد شهناز و استاد شجریان هم کسب علم می کرد به طوری که در مورد استاد کسایی نقل قولی از افتخاری در زیر آمده است :

« روزی با استاد کسایی سه گاه کار می کردیم و استاد از اول سه گاه ؛ خیلی تشنه بودند اما تا آخر سه گاه این عطش پابرجا بود و همچنان ادامه می دادند.»

افتخاری در سالهای اولیه دهه شصت ؛ اجراهای خصوصی نیز به همراه اساتیدی نظیر : کسایی ؛ بدیعی ، بیگجه خانی و شهناز داشتند . البته این آثار تک نسخه ای هستند و هیچگاه منتشر نشدند.

در سال 64-63 با آوازی به نام قصه گیسو در ماهور و با نی کیانی نژاد در فیلم امیر کبیر صدای ایشان از تلویزیون پخش شد.

افتخاری بعد از آتش دل بنا به فرموده مرحوم پدر ، تا سه سال نخواند و بعد از سه سال با موافقت آن مرحوم کارهایی نظیر راز و نیاز با استاد حسین علیزاده و مهروزان با استاد کیانی نژاد را اجرا نمود.

اواخر دهه شصت با کنسرت های پیاپی در کشورهای مختلف مصادف بود و از این کنسرت ها می توان به کنسرت راه ابریشم در 28 شهر و کنسرت آلمان (مقام صبر به همراهی استاد مشکاتیان) و ... اشاره کرد .

در یکی از همین کنسرت ها در ونکور کانادا شایعه بمب گذاری در سالن سبب شد که ایشان به مدت 6 ساعت بدون امکانات صوتی در فضای آزاد برنامه اجرا کند که خود افتخاری  هم از 6 ساعت خواندن پیاپی هنوز متعجب است آن هم بدون امکانات صوتی !

افتخاری در سال 69-68 در ژاپن با عارفی آشنا می شود که در پی این آشنایی به ختن چین نزد ایشان رفته و در آنجا عرفان و سلوک عرفانی را تجربه می کند . به طوری که در بازگشت ؛در آثارش تحول پیدا می کند و احساساتش در حین خواندن کاملاً تغییر می کند .

ناگفته نماند که افتخاری اولین کسی بود که بعد از انقلاب ، اشعار حافظ را به صورت ترانه و تصنیف خواند . تصانیفی نظیر : روز هجران ، نفس باد صبا و ...

در اوایل دهه هفتاد با ارائه آثاری نظیر نازنگاه ، نیلوفرانه ، سروسیمین ، یاد استاد و ... تبدیل به چهره ای شناخته شده در نزد مردم گردید.

در همین سالها در برنامه تماشاگه راز به همراهی اساتیدی نظیر جلال ذوالفنون ، بهزاد فروهری ، شهریار فریوسفی و ... به ارائه آثاری بداهه خوانی و نیز قطعات ضربی نمود که نمونه ای از این آثار در آلبوم مستانه و شب عاشقان بعدها عرضه شد .

در اواخر دهه هفتاد نیز کنسرت ها از سر گرفته شد اما این بار در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی که نمونه ای از این کنسرت ها ، کنسرت لندن است که آلبوم آن اخیراً منتشر شده است .

 

ب

رگرفته شده از   www.3az.persianblog.ir

زندگی نامه همایون شجریان

 

همایون شجریان ,فرزند چهره ی شاخص ایران,در 31 اردیبهشت 1354 در تهران در خوانواده ای سرشار از موسیقی چشم به جهان گشود . از کودکی علاقه به موسیقی و ریتم در او نمایان بودتا با تشخیص پدر تزد استاد بی همتای تنبک شادروان ناصر فرهنگفر به فراگیری تکنیک و شناخت ریتم که اساس موسیقی است

  پرداخت و چند سالی هم نزد جمشید محبی ادامه داد. از ده سالگی در کنار خواهران خود نزد پدر اواز را شروع کردو دورن بلوغ روزانه تکنیک اواز و صدا سازی را به صورت فشرده فرا کرفت.در همان زمان به همرستان موسیقی رفت و کمانچه را به عنوان ساز تخصصی خود انتخاب کرد و در خارج از هنرستان به ادامه ی فراگیری هن نزد اردشیر کامکار پرداخت .

   از سال 1370 پدر و گروه اوا را در کنسرتهای امریکا ,اروپا وایران با تنبک همراهی کرد و از 1378 به بعد در صحنه ی کنسرت ها با پدر همخوانی را اغاز نمود. همایون در چندین دوره کنسرتهای خارج از گشور با بزرگان موسیقی ایران به صحنه رفته است.

    برنامه ی نسیم وصل به اهنگسازی محود جواد ضرابیان , اولین برنامه ای است که همایون به تنهایی خوانندگی انرا به عهده دارد. با ارزوی موفقیت او در راه سخت و طولانی که در پیش روی دارد

سالشمار همایون شجریان

1354

تولد, سی و یکم اردیبهشت پنجاه و چهار

1364

آغاز فراگیری آواز به همراهی خواهران, نزد پدر

1370

آغاز همکاری با گروه آوا در کنسرت های خارج از کشور

1373

اجرا برنامه ی ((قاصدک)) در کنسرتهای دور اروپا با پدر و پرویز مشکاتیان.

1378

شروع همخوانی با پدر در کنسرت ها

1379

همراهی در اجرای برنامه ی ((نوا ))و ((داد و بیداد)) (زمستان) در کنسرتهای دور اروپا و امریکا و کانادا.

1381

همراهی در اجرای برنامه ی (( راست پنجگاه ))و(( مرکب خوانی)) در کنسرتهای دور اروپا و کانادا.

1382

انتشار اولین آلبوم مستقل با نام نسیم وصل

1383

انتشار آلبوم های مستقل ناشکیبا و شوق دوست

 

بیوگرافی احسان غیبی

احسان غیبی که هرگز کلیپ نداد و حالا برای گرفتن مجوز اولین آلبومش تلاش می کند

نسل سوم موسیقی ما یا همان غیرمجازهای سابق یکی یکی آلبومهایشان منتشر شد. برخی با قیمت های پایین فروختند و فروش بالایی داشتند که جیب تهیه کنندگان پرپول شد و برخی با قیمت های بالا امتیاز آلبومهایشان را واگذار کردند ولی سودی عاید شرکتهایی که امتیاز آلبوم را خریده بودند نشد! با این حال هنوز هم اکثر شرکت های موسیقی نسل رو به اتمام زیرزمینی های معروف را به خوانندگان به اصطلاح تازه کار ترجیح می دهند. آخرین بازمانده این نسل ۲۶سال دارد. ۸ سال پیش اولین کارهای خود را تولید کرد. از همدوره ای های چاوشی و یگانه و اصحابی و بهرام خان و ... بود ولی هنوز هم با احتیاط به سمت انتشار آلبومش حرکت می کند. تحصیلات خود را در رشتهء مهندسی عمران به پایان رساند ولی تصمیم گرفته موسیقی را به عنوان حرفهء اصلی اش برگزیند. هم ترانه سرایی میکند هم ملودی میسازد و هم می خواند. چند دقیقه ای با احسان غیبی هم کلام شدیم که گزیده آنرا می خوانید :

- خیلی ها اعتقاد دارند تو و امثال تو بصورت تجربی خواننده شده اید و تحصیلات موسیقی ندارید. درسته ؟

من این خیلی ها را نمی شناسم. مخاطب اصلی عامه مردم هستند که بی شک بهتر از هر کسی می توانند خوب و بهتر را از هم تمایز دهند. درسته که سوابق دانشگاهی در رشتهء موسیقی ندارم ولی دلیل نمی شود دوره های آهنگسازی یا آواز را نگذرانده باشم! گاها یک بنــای سنتی که فقط به صورت تجربی با آزمون و خطا در کار خود تبحر پیدا کرده باشد می تواند خیلی راحت دیوار محکمی را بسازد که حتی تعدادی تحصیل کرده آکادمیک هم با کلی محاسبات ریاضی نتوانند دیواری با آن استحکام بسازند. احساسات من در ترانه سرایی و آهنگسازی معتبرترین مدرک موسیقی برای من محسوب میشود!

- پس یعنی کارهای شما بر پایه احساسات شماست! نه بر پایه سواد موسیقی شما ؟!

هر چیزی را که یک دانشجوی موسیقی در مورد ملودی / یک دانشجوی ادبیات در مورد ترانه سرایی / و یک دانشجوی آواز در مورد خوانندگی می داند من هم آموخته ام. با این تفاوت که من همزمان با آزمون و خطا به نقاط ضعف و قوت خودم رسیده ام و هر روز دانسته های خودم را به روز رسانی کرده ام ولی در تحصیلات آکادمیک شما بیش از 4 سال به یادگیری پرداخته و تازه پس از آن با اطلاعات 4 سال پیش می خواهید وارد بازاری شوید که با آن زمان از زمین تا آسمان تفاوت دارد! برای همین موفقیتی نصیب آنهایی که به دانشگاههای موسیقی می روند نمیشود! ضمنا هنر در هر شاخه ای نیاز به استعداد دارد و استعداد خواننده و آهنگساز همان احساسات اوست که هر کسی ندارد !

- چند وقتی می شود زمزمه های انتشار آلبوم مجاز تو از گوشه و کنار به گوش می رسد. ولی گویا هنوز واگذارش نکردی؟ در مورد آلبوم توضیح بده؟

"خاطره انگیز" را من سروده ام. ملودی هایش را خودم پرداخته و زحمت تنظیم آنرا دوست و همراه همیشگی ام الیاس شیرزاد کشیده است. این آلبوم 10 تراک دارد که فضاهای متنوعی در آنها دیده می شود. 4 تا سبک ترنس / 3 تا سبک لایت / 2 تا سبک هاوس دنس / و یک ریمیکس جمعا آلبوم من را تشکیل می دهند. به فروش آلبومم تا حدی امیدوارم که حاضر نمی شوم زیر آن رقمی که در نظرم هست امتیازش را واگذار کنم.

- پس هنوز واگذارش نکردی؟ با وجود بازار آشفتهء موسیقی مگر پیشنهادها چقدر با رقم مد نظرت فاصله دارند؟

خیر هنوز واگذار نشده! فعلا همه می گویند بازار خراب است! 3-4 سال است که همین را می گویند. البته اعداد و ارقام مطرح شده در مورد آلبوم من نسبت به خیلی ها بالا محسوب می شود و شاید اگر کس دیگری بود تا الآن امتیاز را واگذار کرده بود. ولی من هستم که ارزش اثر هنری ام را تعیین می کنم! نه سرمایه گذار ! اما اعتقاد دارم بازار را خودشان خراب کرده اند! همین شرکتهایی که امروز دم از ورشکستگی قریب الوقوع می رنند با عدم سرویس دهی خوب به مشتری باعث به وجود آمدن این وضعیت شده اند!

- پس قصد داری یک مقدار وارد حاشیه بشی ؟! چرا شرکت های موسیقی رو عامل این وضع می دونی؟

خانواده من و شما هستند که جامعه مخاطبان موسیقی را تشکیل می دهند. وقتی برادر کوچکترم به فروشگاه می رود دو انتخاب دارد - یکی آلبوم در یک سی دی با کیفیت چاپ و نشر بسیار ضعیف - و - یک سی دی رایت شده با کلی آلبوم یک جا بصورت mp3 - خوب تنها دلیل خرید آن سی دی به اصطلاح اورجینال می تواند کمک به صاحب اثر باشد ولی از حق نگذریم آن مورد دوم با اولی هیج فرقی ندارد! فقط یک عکس مقوایی کمتر دارد! مخاطب موسیقی شاهد پسرفت نحوهء عرضهء محصولات فرهنگی بوده و از نظر من با عدم استقبال قصد دارد اعتراض خود را نسبت به این پسرفت به گوش تهیه کنندگان برساند! اما تهیه کنندگان نمی خواهند بشنوند و فقط سعی در بالا بردن سودشان دارند . آیا مخاطب کارهای من حق ندارد آلبومهای من را در بسته بندی ماندگار تری داشته باشد تا در کلکسیون خود آنرا نگهداری کند؟! آیا حق ندارد به موقع از انتشار آلبوم من مطلع شود !؟ آیا شرکت های موسیقی خود با کاهش کیفی انتشار یک اثر هنری عمر شنیداری و ماندگاری آنرا پایین نیاورده اند!؟ اگر نگی وارد حاشیه شدی باید بگویم که اینها دلخوری های کوچک ترین عضو موسیقی هستند که حالا حالاها تمومی ندارد !

- یه مقدار به سبک کارهایت بپردازیم. چرا تنظیم تمام آلبومت را به "الیاس شیرزاد" دادی؟ کسی که اخیرا زیاد منتقد دارد و خیلی ها می گویند تکرار در کارهایش زیاد شده !؟

من شدیدا در مقابل این منتقدان از تنظیم کننده ام طرفداری می کنم ! چون هنوز هم اعتقاد دارم او یکی از بهترین های داخل ایران محسوب می شود. در وهلهء اول شخصا(بر خلاف نظر خیلی ها) اعتقاد دارم که یک آلبوم موسیقی باید فقط یک تنظیم کننده داشته باشد ! یعنی وقتی نامه ای می نویسم دوست ندارم با چند دست خط مختلف نامه ام را خط خطی کنم ! شما ببینید اکثریت آثار پرفروش ایران در موسیقی پاپ را فقط یک تنظیم کننده تکمیل کرده است . مثال هایی نظیر آلبوم اول بنیامین (نیما وارسته) یا آلبوم حمید عسکری (میلاد ترابی) یا آلبوم فریدون آسرایی (بهروز صفاریان) یا آلبوم مهدی مقدم (پیام شمس) و خیلی نمونه های دیگر... دلیلی بر اثبات این نظریهء من هستند. در وهله دوم لازم می بینم به این نکته اشاره کنم که هنوز هم راندمان کاری الیاس شیرزاد از همهء همکارانش در طول یک سال بالاتر است. بطور متوسط سالانه اگر 20 تراک توسط مردم مورد قبول قرار گیرد و به قول خواننده ها جوابی را که باید بگیرد هنوز هم 15 تای آن با تنظیم الیاس است ! تکراری خطاب کردن کارهای یک تنظیم کننده را سطحی نگری از سوی منتقد می دانم ! چون سلیقه عنصری ذاتی است و انتخاب ساز ها از روی سلیقه هر تنظیم کننده انجام می پذیرد. وقتی پرکارترین تنظیم کنندهء موسیقی ما الیاس شیرزاد باشد معلوم است که سلیقهء او بیشتر از بقیه شنیده شده و مخاطب دارد و این خود شنونده را به اشتباه می اندازد ! وگرنه اعتقاد دارم الیاس همان قدر تکرار سلیقه دارد که هر تنظیم کننده دیگری!

- خیلی ها "احسان غیبی" را با صدا و سبک آهنگسازی اش می شناسند! فکر می کنی سبک خاص خودت را داری ؟!

سبک که نمی شود گفت. ولی متدکاری ام را مختص خودم می دانم. چون همیشه همزمان شعر و ملودی هایم را می سازم و سعی می کنم کلمه ها در قالب ملودی ای که روی آن سوار می شوند در ذهن شنونده جا افتاده تلقی شوند. به قول بعضی ها کارهایم امضا دارد!

- تو را همه با غم و غصه می شناسند. سیاه نمی خوانی ولی در سناریوی ترانه هایت همیشه نقش عاشقی را بازی میکنی که گلایه دارد و یا غمگین است؟! درسته؟

درسته! در ریتمیک ترین کارها و مثبت ترین ترانه هایم هم سعی میکنم همین طور باشد. احساساتم مرا در مسیری که ترانه می نویسم قرار می دهد. همیشه احساس نرسیدن باعث می شود به خود بیایی و بیشتر تلاش کنی. ولی اگر بدانی به آنچه می خواستی رسیدی دیگر قصهء جدیدی نخواهی داشت ! قدیمی ها می گویند عشق واقعی در نرسیدن است و من هم با آنها موافقم. ترانه هایی هم که من می نویسم بر اساس داستانهای واقعی بوده اند و بنا بر این همیشه غم دارند. البته گاهی هم در نقشی می روم که گویی در کنار چیزی هستم که می خواستم به آن برسم ولی در همان حال باز هم از جدایی غریب الوقوع گله می کنم ! ترانه سرایی برای من یک جور بازیگری در دنیای گذشته ام است !

- تو یکی از آخرین به اصطلاح حرفه ای های موسیقی زیرزمینی چند سال قبل محسوب میشوی که بزودی مجاز خواهی شد. از بین همدوره ای هایت که قبل از تو آلبومهایشان منتشر شده یا قرار است بشود چه کسانی را موفق می دانی ؟

از نظر من همهء دوستان موفقیت های خوبی را کسب کردند. ولی از دیدگاه من هر کس بیشتر فروخته موفق ترین بوده تا اینجا ! شما می گویید محسن چاوشی بیشتر از همه فروخته؟ پس از نظر من موفق تر از همه هم بوده ! البته من کار ماهان بهرام خان و محسن یگانه را هم در سطح بالایی دیدم و قابل احترام هستند. در مورد آلبوم هایی هم که هنوز منتشر نشده اند فکر می کنم آلبوم علی اصحابی را می توان ناجی بازار موسیقی پاپ در سال 88 دانست.

- چقدر به فروش آلبوم جدیدت امیدوار هستی ؟ در ابتدای گفتگو حرف از فروش خیلی بالا می زدی ! هنوز هم پافشاری می کنی ؟

بله ! البته که حرف خودم را مجددا تایید می کنم . آنقدر با دقت آلبومم را جمع آوری نموده ام که فکر می کنم بازار را شوکه خواهم کرد . البته اینها همه مستلزم واگذاری و پایان مراحل مجوزگیری آلبومم هم هست. حتی اگر 3 سال دیگر هم این آلبوم وارد بازار شود باز هم می گویم که فروش بالایی خواهد داشت. هر کس آلبوم را شنیده می تواند صحه بر این ادعا بگذارد.

- دو سال پیش خبرهایی از سوی مدیر روابط عمومی شرکت ترانه شرقی در مورد انتشار آلبومت از سوی این شرکت در خبرگزاری ها پخش شده بود. ولی گویا خبری نشد؟

بی شک آرزوی هر خوانندهء جوانی باید باشه که با محسن رجب پور کار کنه. من هم مورد توجه ایشون قرار گرفته بودم و جلسات متعددی رو هم با هم داشتیم. اما بعد از ماه ها رفت و آمد فهمیدم که این شرکت تمام سعی و تلاشش نگهداری عناصر ثابت و خواننده های قدیمی خودش هست و بیشتر پتانسیل عواملش رو صرف اونها و موضوعات مرتبط با اونها می کنه ! من احترام خاصی برای آقای رجب پور و شرکتش قائلم و ایشون رو یکی و موفق های تاریخ موسیقی می دونم. ولی در اون زمان با وجود کمک های زیادی که ایشون برای حل مشکلات من کردند حس کردم آنها در شرایطی نبودند که بتوانیم با هم به آن جاهایی که من می خواهم برسیم. مطمئن بودم که آنها دوست ندارند برای خوانندهء شماره 1 خودشان رقیبی در بازار با دست خودشان بتراشند و به همین دلیل با هماهنگی ایشون رابطه ام رو با این شرکت در زمینه کاری قطع کردم.

- در دو سال اخیر در خیلی از کنسرت ها و جشن ها به عنوان خواننده و میهمان شرکت داشته ای. چطور قبل از انتشار آلبومت این اجازه را به تو داده اند ؟

در دو سال 53 برنامه در سراسر ایران که فکر میکنم از خیلی از خوانندگانی که آلبوم هایشان منتشر شده بوده هم بیشتر تلقی می شود . نمی توان گفت تمام این برنامه ها با هماهنگی ارشاد بوده . چون خیلی از ارگان ها هم برای برگزاری اینچنین برنامه هایی نیاز به هماهنگی نداشته اند . ولی در خیلی از موارد هم اجازهء اجرا را داشته ام که خودم هم تعجب کرده ام ! دوستانم اعتقاد دارند اهالی مرکز موسیقی به آثار من علاقه زیادی دارند ولی رویشان نمی شود بگویند ! (خنده)

- برنامه ات برای انتشار آلبوم "خاطره انگیز" (چه قبل و چه بعد از انتشار آن) چه خواهد بود ؟

در حال مذاکره با شرکت های تهیه کننده برای واگذاری این اثر هستیم . به محض واگذاری این آلبوم استارت 2 آلبوم همزمان را خواهم زد البته با کادر و سبک های جدیدی که مدنظرم بوده. همزمان دوست دارم همچنان تک تراک هایی رو هم به صورت رایگان به گوش هوادارانم برسانم. ان شاء... بعد از طی مراحل صدور مجوز "خاطره انگیز" اسپانسرگیری انجام شده برای آلبوم را هم در یک جلسه مطبوعاتی پرده برداری خواهیم کرد . امیدوارم بزودی در کنسرت زنده ای در تهران بتوانم برای اونهایی که همیشه با صدایم آزارشان داده ام اجرا کنم و آنها را از نزدیک ببینم .

- می دانم حرف های زیادی ماند که نزدی . ولی حرف آخر ؟

فکر می کنم همکاری 3 گانه خریداران ، تهیه کنندگان و خوانندگان با حمایت اسپانسر ها و شرکت های بزرگ می تواند صنعت موسیقی پاپ را به یکی از پول ساز ترین جاذبه های فرهنگی تبدیل کند . من در مقابل عظمت مخاطبانم همیشه احساس کوچکی کرده و می کنم . همواره سعی می کنم بزرگ تر شوم ولی مخاطبان من همیشه یک قدم جلوتر از من بوده و هستند و من هم همیشه کوچک ترین عضو جامعهء موسیقی خواهم بود. از شما هم تشکر ویژه می کنم.



زندگی نامه ناصر عبدالهی

 

ناصر عبدالهی (۱۰ دی ۱۳۴۰ - ۲۹ آذر ۱۳۸۵) از خوانندگان ایرانی بود. وی با ترانه ناصریا به شهرت فراوانی دست یافت.

زندگی

او در محله مسجد بلال شهر بندرعباس به دنیا آمد. پدرش کارگر بازنشسته شرکت ملی بود. ناصر فرزند سوم خانواده بود. از 13 سالگی به موسیقی علاقمند شد. فعالیت‌های هنری خود را از سال‌های نوجوانی در صدا و سیما و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی استان هرمزگان آغاز کرد.

وی کار حرفه‌ای را به طور جدی از سال ۱۳۷۴ خورشیدی آغاز کرد. در سال ۱۳۷۵ همراه با همسرش به تهران آمد. محمدعلی بهمنی شاعر هرمزگانی و دوست نزدیکش، وی را به انتشارات دارینوش معرفی کرد. پس از آن آلبوم‌های ناصر را این انتشارات ضبط و منتشر کرد.

عبدالهی در سوم آذرماه ۱۳۸۵ در بندرعباس به دلایل نامشخصی بیهوش و به کما رفت و پس از گذراندن ۲۷ روز در کما در بیمارستان هاشمی‌نژاد تهران درگذشت.

از او چهار فرزند به نام‌های نوید، نازنین، نامی و نینا به جا مانده‌است.

 

 

زندگی نامه شهرام صولتی

 

در سال ۱۳۳۶ در محله سرجشمه تهران به دنیا امد پس از پایان مدرسه ابتدایی به خاطر

 علاقه زیاد به موسیقی وارد هنرستان عالی موسیقی تهران شد در دوران هنرستان

 تعلیم پیانو.کلارینت و تعلیم صدا می دید به تشویق دوستانش می خواند سپس

 فارغ التحصیل شد و خوانندگی را پیشه کرد اهنگ دو خط موازی و سنگ دل را خوانند و

شد سمبل جوانان ایران (در ایران)

تا اینکه به خاطر تغیر و تحولات ایران در سال
۱۹۸۵ راهی امریکا شد و در لس انجلس ماند....
مردم به او لقب:
صدایی بالاتر از صدا دادند
به راستی شاه گل موسیقی ایران است

 

برگرفته شده از   www.3az.persianblog.ir

زندگی نامه معین

 

 

۱. زندگی نامه معین
معین در سال ۱۳۳۰ در شهرستان نجف آباد واقع در استان اصفهان در خانواده ای
کاملا مذهبی و از نظر مالی در سطح متوسط و پر جمعیت به دنیا آمد. او در دوران
نوجوانی و جوانی قرآن را با صوت و اشعار و غزلیات شعرای بزرگ را با لحنی زیبا
میخواند. وی در سن ۱۸ سالگی با یادگیری ساز تار با نتها و گوشه های موسیقی و
آوازی آشنا شد. او در همان دوران با دوستان خود در مجالس شادمانی برنامه های
بسیاری در شهر خود و دیگر شهرهای استان اصفهان اجرا میکرد.
۲. زندگی حرفه ای
معین در سن ۲۰ سالگی در اصفهان به خاطر استعداد و صدای زیبای خود توانست با
اساتیدی همچون تاج اصفهانی و حسن کسائی آشنا شود و در کلاس های آواز و موسیقی
ایشان شرکت کند.
شایعات
اولین و باور انگیز ترین شایعه در مورد معین اینست که میگویند معین نا بینا
میباشد. در صورتی که معین از هر دو چشم بینا است و فقط یکی چشمان او به خاطر
صدمه دیدن عصب پلک او در زمان نوجوانی کم سو شده و به خاطر غیر متعادل بودن
پلک ( ناتوانی باز نگه داشتن او در زمان طولانی) چشمش از عینک آفتابی طبی
استفاده میکند.
دومین شایعه که بیشتر از روی اشتباه است نام معین میباشد که او را به اسم رضا
میشناسند و گروهی اسمش را معین میدانند در صورتی که نام وی نصرالله میباشد.
رضا شاعر بیشتر آهنگهای معین قبل از خروج وی از ایران بوده و بخاطر اینکه در
کاستهایی که منتشر شد نام این دو را در کنار هم به این صورت رضا . معین چاپ
کرده بودند بیشتر دوستاران وی به اشتباه او را رضا معین خواندند و یا بعضی ها
اسم او را معین تصور کردند.
شایعات بسیار دیگری هم هست همانند اینکه امید برادر معین میباشد در صورتی که
معین هیچ نسبتی با امید ندارد(معین ۳ برادر به نامهای مصطفی مرتضی و فتح الله
داشت که فتح الله در سال ۱۳۸۲ فوت کرده). ویا اینکه معین در آمریکا دارای چند
شرکت بزرگ و چند غمار خانه و مشروب فروشی است. در صورتی که او تنها منبع
درآمدش فقط از راه خوانندگی و کلاسهای موسیقی میباشد. وی از مشروب متنفر است
زیرا او به دین اسلام اعتقاد دارد و نماز خود را ترک نگفته و همیشه با خدای
خود در راز و نیاز است. و همیشه موفقیت خود را در کمک خداوند به خود میداند.
امروزه معین به خاطر موقعیت بالایی که دارد بیشتر از پیش به آهنگها و ترانه
هایی که قرار به اجرای آن دارد حساسیت نشان میدهد. و از طرف دیگر به خاطر
وجود افرادی که هیچ از این هنر والا نمیدانند و فقط صرف داشتن موقعیت مالی
بالایی که برخوردارند بیشتر این هنر را به تفریح تشبیه کرده اند کمتر کسی هست
که اشعار و آهنگهای مناسب برای معین بسراید و بسازد. به همین خاطر انتشار
کارهای جدید از طرف او با فواصل بسیار انجام میگیرد.

 

برگرفته شده از   www.3az.persianblog.ir

زندگی نامه بیژن مرتضوی

 

بیژن خطه شمال است . نواختن ویولون رو از سه سالگی در تهران شروع کرد .او توسط پنج نفر از مشهورترین و خوشنام ترین ویولونیست ها آموزش دید.توسط این اساتید تکنیک های خاصی مانند بداهه نوازی رو یاد گرفته . در هفت سالگی شروع کرد به تمرین پیانو ،گیتار،پرکاشن و سازهای زهه سنتی مانند عود ،تار و سنتور.

در یازده سالگی جایزه ی اول مسابقه ی ملی موسیقی رو در میان تمام رده های سنی بدست آورد . در چهارده سالگی یک ارکستر سی و دو نفره را در "اردوی رامسر " آهنگها و تنظیم او را اجرا کردند . بعد از اتمام دوره ی دبیرستان به بریتانیا رفت . اونجا اون تحصیلات خودشو در زمینه مورد علاقه اش یعنی مهندسی راه و ساختمان ادامه می داد و همزمان به تمرین ویولون می پرداخت . سال 1979 بیژن به آمریکا رفت تحصیلات موسیقی

خود شو در دانشگاه ایالت تگزاس ادامه داد. در سال 1985 به کا لیفرنیا

مهاجرت کرد، اولین آلبومش را 1990 روانه بازار کرد که فروش بسیار خوبی داشت .

چیزی که بیژن دو از سایر آهنگسازان متمایز می کند ، این که بیژ ن تمام سازهای به کار رفته در تنظیمات خود شو شخصا می نوازد.

در سال 1990 بیژن به عنوان اولین ایرانی که توسط کمپانی های ندرلندر پروداکشن ،جیپ ایگل ،نیودوج و کراسیلر حمایت شد ،باعث افتخار شد .

درسوم جولای 1999بعد از سی و چهار سال نوازندگی ویولون ،بیژن اولین نوازنه ایرانی بود که در گریک تئاترن ((Greek theat به نمایش استعدادهای خودش پرداخت.

یکی از قطعه هایی که بیژن در طول کنسرت اجرا کرد «حماسه » نام داشت که بیژن در سن یازده سالگی این قطعه را نوشته بود . بیژن روی صحنه ،بیژن با تماشاگران رویای دوران کودکی خودش را تقسیم کرد . رویای نواختن این قطعه خاص ،یعنی «حماسه » ،اون هم در یک سطح بالا .بیژن موسیقی ملی خودش را به همه ی مردم دنیا تقدیم کرد .

....رویای اون به حقیقت پیوست .

بیژن تاحالا هفت آلبوم تهیه کرده:

1. عاشقی چیه

2. خدای مستون

3. بیژن مرتضوی

4. آتش روی یخ

-شکایت

-دلداگی

-دایره ی وجود

-کشف آتش

-عشق و تنفر

-نسیم عاشق

-معرفت عشق

۵- بوی خوش عشق

-چشم تو

-شک

-طلوع خورشید

-اتوپیا

-بوی خوش عشق

6. آوازخاموش

-گم

-آواز خاموش

-نمی بازم

-فریاد

-فقط یار

-نصفه خواب

-چشم انتظار



7. یه قطره دریا

-یه قطره دریا

-لوند

-رنگین کمان

-ستاره

-روناک

-گریه کنم یا نکنم

معروفترین آهنگ بی کلام بیژن ،آرامش قبل از طوفان ، دارای شهرت جهانی است.

به نظر من قشنگترین ترانه ی بیژن ،آرامش قبل از طوفان ،عاشقی چیه از آلبوم اول بیژنه.

پیشنهاد می کنم این آهنگ ها رو حتماً گوش کنید ؛ عاشقی چیه ،اینطوری نگام نکن ،قبله ، دنیای من ، نسیم عاشق ، زندگی ، شکایت ، کشف آتش ، چشم تو ، بوی خوش عشق ، فریاد ، نصفه خواب ، فقط یار ، ستاره و یه قطره دریا .

از میون آهنگهای بی کلام هم آهنگهای شیراز ، عشوه ، رنگین کمان ، رقص آتش و آرامش قبل از طوفان واقعاً جالبن .

 

برگرفته شده از   www.3az.persianblog.ir

زندگی نامه حبیب

 

حبیب محبیان در آذربایجان (تبریز) به دنیا آمده است . اهل شمران است و سه سال در رضاییه و چند سالی هم در تبریز زندگی کرده است. حدود ۵۴ سال سن دارد و صاحب دو پسر به نام های محمد و احمد رضا است. محمد هم خواننده است و با پدرش میخواند 

حبیب از همان جوانی به موسیقی و آواز خواندن علاقه داشته و از همان دوران جوانی به استعداد خود در خواندن پی برد و حدود ۱۰ تا آهنگ کوچه بازاری خواند. حبیب همان دوران با دختری به نام شادی ازدواج میکند که شادی بر اثر حادثه ای میمیرد و غمی به دل حبیب میگذارد . حبیب اولین آلبومش را در سال 1356 با عنوان مرد تنهای شب روانه بازار میکند که در همان سال یکی از پر فروش ترین آلبوم های سال بود و به قول معروف حبیب با این آلبوم ره صد ساله رو یک شبه تمام کرد.

حبیب در مرد تنهای شب چند آهنگ از جمله آهنگ شهلای من رو واسه زنش خواند. بیشتر آهنگای این آلبوم از جمله مرد تنهای شب، خواب سرخ بوسه ها، مادر و شهلای من ماندگار شدند .

لازم به ذکر است که آهنگساز تمام آهنگهای حبیب خودش است و واقعاً با گیتار آهنگ های قشنگی می سازد و آکوردهای گیتار حبیب با همه ی آهنگسازی های دیگر متفاوت است. حبیب بعضی از تنظیمات و بعضی از شعرهای آهنگهایش را نیز خودش می سازد. 

صدای حبیب یک صدای زیبا و دلنشین است و صدای ایشان دارای لرزش خاصی هست که آگر به آهنگ هایش گوش دهیم به وضوح مشخص است. اکثر آهنگ های حبیب پر معنی و پیچیده بوده و فهم آن برای هر کس به راحتی ممکن نیست.

رسیده ام به کمالی که جز انالحق نیست کمال دار را برای من کمال پرست

حبیب آهنگ های عرفانی همانند خداوندا، یا رب و راز و نیاز را خوانده که در آنها به مقام بسیار بالای خدا اشاره میکند و به نوعی با این آهنگها با خدای خود راز و نیاز می کند.

حبیب آهنگ های اجتماعی زیادی خوانده که به یکی از زیباترین آن ها با نام خرچنگهای مردابی می توان اشاره داشت.

ایشان آهنگ های عاشقانه هم خوانده و به هیچ وجه در آنها از کلماتی پوچ و سبک استفاده نکرده است زیرا حبیب خود مردی سنگین و با ابهت است.

حبیب در طول زندگی هنری ۱۳ آلبوم خوانده که هر کدام یک شاهکار به حساب می آید.ایشان هم اکنون با همسرش ناهید درلس آنجلس آمریکا زندگی می کنند .

 

برگرفته شده از   www.3az.persianblog.ir

زندگی نامه شکیلا

 

شکیلا درسیزدهم اردیبهشت ماه برابر با سوم ما می سال یک هزاروسیصد وچهل ویک درتهران دیده گشود.

        شکیلا درسیزدهم اردیبهشت ماه برابر با سوم ما می سال یک هزاروسیصد وچهل ویک درتهران دیده گشود.

کوچکترین فرزند خانواده بود وازهمان کودکی شیفته موسیقی. در نه سالگی قطعه ای برای تلویزیون درشوی مرحوم فرخزاد اجرا کرد وآنچنان موردتوجه قرارگرفت که درپی آن برای خوانندگی دعوتش کردند . کم سن بود و خانواده اش نیز راضی نبودند ، به تحصیلش ادامه داد و موسیقی را به برنامه های مدرسه ومسابقات استعدادهای درخشان قناعت کرد.در پانزده سالگی به فراگیری موسیقی ملی و ردیف های آوازی نزد مرحوم استاد محمود کریمی پرداخت، تا اینکه درهجده سالگی برای ادامه آموختن موسیقی کلاسیک به آمریکا رفت.
شکیلا درسال یک هزاروسیصدوشصت وهشت بصورت حرفه ای موسیقی رابه عنوان پیشه خود برگزیدتاآرزوی دیرین خودرامحقق نماید.غنای لحن او که هدیه ای خداوندی است ، در پیوند با ادبیات غنی فارسی تلفیقی کم نظیر پدید می آورد که شخصیت فروتن شکیلا نیز مکمل آن گشته و درآثارش نمایان میگردد. بی گفتگوست که چنین آثاری رتبه والائی ازهنرواحساس رادرشنونده بجامیگذارد.

 علاقه شکیلا به عرفان و ادب عرفانی این مرز و بوم ، زبان گشوده ای را برای خواندن اشعار حضرت مولانا بر وی بازکرد به آثارش در این زمینه ، احساسی ملکوتی عطا می کند.شکیلا تا امروز یازده مجموعه موسیقی به هنر دوستان تقدیم کرده و دوستارانش همچنان وهرلحظه منتظرکارهای جدید او هستند.تجلی صدای شکیلا درمقام آوای برگزیدگان شرق در مجموع اپراتیکا- شاین افتخاری بزرگ برای او وهم میهنانش است.صدای اوازمیان دهها صدای آشنا وگمنام شرقی انتخاب شد.
وهمینطور انتخاب وی در 29 اکتبر 2005 در Persian Academy Awards در بوداپست دررشته Modern Classical باز هم افتخاری برای وی وعلاقمندانش میباشد.متانت وسنگینی ووقارشکیلا باعث شده طرفداران صدایش بیشتر مجذوب وشیدای وی گردند.ادای دین شکیلا به بزرگان موسیقی این مرز وبوم بازسازی وبازخوانی آثار ارزشمندان است،چه نقش خودرادرنقل سینه به سینه احساس وآثار،از نسل ونسل های پیش به آیندگان به نیکی درک میکند تا که امید به جاودانگی هنررامحقق بخشد.

شکیلا رسالتش را در گرمای کانون خانواده ودرپرورش فرزندانش ، شهراد و بهراد، با آرزوی بازگشت به وطن و تقدیم اجرای زنده برنامه اش به سرزمینش میبیند و در شوق آن روزگارمی گذراند.

شایان ذکراست که فرزند بزرگ شکیلا، شهراد به تازگی درگروه juniors فعالیت هنری خود را با هنرمند خوب آقای شهبال شب پره آغازکرده، که او هم از صدای گرمی برخوردار هست

 

برگرفته شده از   www.3az.persianblog.ir

زندگی نامه منصور

 

 

طی دهه ی اخیر ٬ منصور از یک خواننده ی گمنام به یک شخصیت بین المللی تبدیل شده است ٬ بطوری که فهرستی از بهترین آلبوم های موسیقی را در کارنامه ی خود ثبت کرده است CD وآلبوم "فراری" که ویژگی اصلی آن مفهوم مثبت ترانه ها و موسیقی ساده و روان قطعات می باشد ٬ به عنوان پنجمین کار منصور با شرکت ترانه وهشتمین کار منصور در مجموع است که احتمالا در اوایل سال 2005 میلادیبه بازار خواهد آمد.
هرچند منصور آثار خود را خارج از ایران ضبظ میکند و فروش آثار در ایران غیر قانونی می باشد ٬ ولی وی در ایران نیز به عنوان یکی از مشهورترین هنرمندان ایرانی مطرح است.
جدا از فروش میلیونی آثار منصور و استقبال کم نظیری که از کنسرت های منصور در سراسر جهان میشود ٬ موسیقی وی به بخشی جدا ناشدنی از زندگی ایرانیها تبدیل شده است.


آهنگ "دیوونه" ی منصور به طور ویژه ای در استادیوم های فوتبال در ایران مشهور شده است ٬ هزاران فوتبال دوست ٬ هنگامی که اشتباهی از یکی از بازیکنان یا داور سر میزند ٬ با فریاد "دیوونه ٬ دیوونه" به دسته جمعی این آهنگ را میخوانند.
و همچنین قطعاتی از برخی دیگر از آثار مشهور منصور مانند "فقط بخاطر تو" و "عزیز دلمی" هر از گاهی در فیلم های ایرانی به گوش میرسد.
منصور در تهران به دنیا آمد و سپس در سن 13 سالگی وارد خاک آمریکا شد.
وی در سنین نوجوانی هرگاه فرصتی می یافت در مدرسه و مهمانی ها به خواندن میپرداخت.
منصور درمورد عشق و علاقه ی خود نسبت به موسیقی سنتی ایران میگوید : (( هنگاهی که جوانتر بودم همیشه تحت تاثیر ملودیهای سنتی ایران آواز میخواندم. )) پس از اتمام دوران دبیرستان منصور به عنوان همخوان روی صحنه و در استودیوهای ضبط موسیقی به کار پرداخت. پس از گذشت مدتی تا منصور با روند کار در استودیو ضبط موسیقی آشناتر شد ٬ یکی از موسیقیدانانی را که از قبل با او سابقه ی همکاری داشت را به منظور تنظیم آهنگها در پروژه شخصی خود به استخدام درآورد.
منصور ضبط اولین آلبوم خود را با سرمایه ی شخصی حاصل از درآمد فروشگاه موبایل متعلق به خود ٬ در سال 1991 آغاز کرد. منصور در این باره میگوید : (( من عاشق موسیقی هستم اما در عین حال از هیجان حاصل از دنیای خرید و فروش نیز لذت میبرم. ))
پروژه ی منصور 3 سال برای کامل شدن طول کشید زیرا منصور اصرار داشت از بهترین امکانات و روش ها برای ضبط کارهایش استفاده کند در این مدت منصور تحت آموزش استادان آواز ٬ تکنیک آوازش را بهبود بخشید. اولین آلبوم منصور به نام August 1994 در سرانجام فرفره های بی باد" توسط شرکت کلتکس به بازار آمد.منصور با چشیدن طعم موفقیت ٬ در عرض 4 سال 3 آلبوم دیگر نیز به بازار
داد : "تصویر آخر" ٬ "دریچه" و "قایق کاغذی". همان طور که کم کم بر طرفداران منصور اضافه می شد ٬ یک فیلم ساز مستقل ایرانی به نام "بابک شکریان" در سال 1999 از منصور برای بازی در فیلم "آمریکای زیبا" دعوت کرد. بازی در این فیلم هم زمان با ضبط پنجمین آلبوم منصور بود ٬ اما با این حال منصور اشتیاق زیادی برای تجربه ی بازیگری داشت.
تجربه ی کارهای مختلف باعث افزایش خلاقیت منصور شد ; درنتیجه منصور در آلبوم "فقط بخاطر تو" اولین آهنگ خود را ساخت. منصور در مورد احساساتی که باعث شد وی به آهنگ سازی بپردازد میگوید : (( قطعه ی خاصی از این آلبوم بیان علاقه ی شخصی من به موسیقی است ٬ آن چیزی که از بچگی در مورد موسیقی در قلبم احساس میکردم ٬ اگرچه ساختار اصلی موسیقی مرا موسیقی پاپ تشکیل میدهد ٬ اما به موسیقی سنتی ایران نیز علاقه ی زیادی دارم. ))
وقتی آلبوم "فقط بخاطر تو" در March 2000 به بازار آمد ٬ منصور که قسمت عمده ی سرمایه گذاری آلبوم را خودش انجام داده بود ٬ مضطرب و نگران بود ; اما این آلبوم خیلی سریع به بهترین اثر منصور تا آن زمان تبدیل شد که فروشی میلیونی داشت ( البته گزارش ها ی مربوط به فروش این آلبوم ٬ قابل اعتماد نیست زیرا در بسیاری موارد تکثیر به صورت غیر مجاز بوده )
آهنگ های این آلبوم همراه با ویدئوها ی آن به عنوان یک موفقیت قابل توجه ٬ پلی میان ایرانیان داخل و خارج کشور ایجاد کرد.
آهنگ "فقط بخاطر تو" به عنوان وجه اشتراک تمام ایرانیها در سراسر دنیا و احتمالا به محبوب ترین آهنگ ایرانی در طی 2 دهه ی اخیر تبدیل شد.
این آهنگ در همه ی کلوپ های شبانه ٬ پارتی ها ٬ تلویزیون ها و ایستگاههای رادیویی شنیده میشد.
در آن زمان "فقط بخاطر تو" آنقدر همه گیر شد که تقریبا به عنوان یک سرود ملی درآمد. اما خود منصور اظهار دارد که گاهی آهنگهای مورد علاقه ی خودش مورد توجه مردم قرار نمیگیرد ; مانند آهنگ "انتظار" که منصور شخصا علاقه

ی خاصی به آن دارد.

برگرفته شده از   www.3az.persianblog.ir

زندگی نامه افشین

 

 

افشین بدون شک یکی از معروفترین ستاره های پاپ ایرانیه. آهنگهاش تازه و جدیده و ترانه هاش امروزی و واقعیه. 

سبک افشین مخصوص خودشه و تا بحال کسی نبوده که رپ آلمانی و شعر فارسی و گیتار راک و صداهای الکترونیک رو با هم آمیخته کنه و دل مردم رو بدست بیاره.

با دقت که به آهنگهای افشین گوش کنید ( نسخه های کپی شده به درد نمی خوره ) متوجه می شوید که از بهترین و بالاترین استودیوها و تکنولوژی موسیقی روز استفاده کرده، تا حدی که از رقبای آمریکائی و اروپائی خودش هیچی کم نداره.

اخیرأ چهارمین آلبوم افشین، "ماچ " وارد بازار شده و هنوز چیزی نشده دل همه رو برده.

آخه هم تنظیمهای "K.O" ‏( تهیه کننده اش در آلمان) ‏متفاوته و هم ملودی های افشین فورأ سر زبون می افته و شعرهای که انتخاب می کنه، تکه کلام جوونها می شه.

حالا یک زندگی نامه از افشین:

افشین متولد ۱۸ اردیبهشت سال ۱۳۵۷ .

محل تولدش بابله و از هفت سالگی به همراه خانواده اش در تهران زندگی کرده.

۱۰ ساله بود که گیتار دستش گرفت ( به تشویق شوهر خاله اش، کیا ) و شعر گفت و آهنگ ساخت.

سال ۱۳۷۴ با خانواده اش به آلمان ( شهر مانهایم ) مهاجرت کرد و موسیقی رو جدی تر ادامه داد، چرا که دیگه مثل ایران محدودیتی برای پیشرفتش نبود.

نیتجه این شد که در سال ۱۳۷۸ با شرکت پارس ویدیو قرارداد امضا کرد و آلبوم " بوی بارون " به بازار اومد.

دومین آلبوم افشین، " ستاره " سال ۱۳۸۱ بوسیله شرکت ترانه بیرون آمد. این اولین کاری بود که با K.O.‏ یعنی همون تهیه کننده اش در آلمان، ساخت.

آلبومی که بیشتر از همه صدا کرد، آلبوم " آس و پاس " افشین بود که یکسال پیش (۱۳۸۳) بیرون آمد و شهرت افشین رو جهانی کرد.

" آس و پاس " مخلوطی از موسیقی رقصی، هیپ هاپ و ریتمهای ایرانی و رپ آلمانی بود؛ کاری به معنای واقعی کلمه جذاب و متفاوت با اونچه که در بازار موسیقی ایرانی وجود داشت.

‏اجرای زنده افشین، خیلی باحاله.

اگه ویدیوهاش رو دیده باشین یا که کنسرتهاش رفته باشین حتما متوجه شدید که چطوری صحنه رو با رقص و اجرای گروهی داغ و پر جنب و جوش می کنه.

اجرای افشین برخلاف اجراهای معمول ستاره های پاپ، فردی نیست و وقتی که روی صحنه می یاد با نوازنده های آلمانیش و برادرش امیر و کار رقص امیرعلی، انگار ویدیو کلیپ اجرا می کنه.

افشین در بیشتر پایتختها و شهرهای بزرگ دنیا برنامه اجرا کرده: ونکوور، تورنتو، و مونترال در کانادا، آتلانتا، واشنگتن و لس آنجلس در آمریکا، در بریتانیا شهرهای لندن، منچستر، برمینگام و لیدز، در کوپنهاک دانمارک. استکهلم، مالمو، و گوتنبرگ (یوتی بری) سوئد، در پایتخت بلژیک، بروکسل و وین در اتریش و البته آلمان.

الان هم مشغول ضبط ویدیوهای "بی خیال" و "از اینجا برو "هست و بعدش هم کنسرتهای کانادا و آمریکاش شروع می شه.

 

برگرفته شده از   www.3az.persianblog.ir